سوال: چرا باید در احكام دین، از مراجع تقلید كنیم؟
جواب: همه مردم در همه زمانها و مكانها، چیزى را كه نمىدانند از كارشناس مىپرسند. مراجع تقلید و علما نیز هنگامى كه مریض شوند از نسخه پزشكان تقلید مىكنند. بنابراین تقلید ریشه در تاریخ بشر دارد و ما در شناخت احكام دین به كارشناس دین مراجعه مىكنیم، چنانكه در امور دیگر به كارشناس آن رجوع مىكنیم.
در قرآن مىخوانیم: «فَسئلوا اهل الذِّكر اِن كنتم لاتعلمون»(سوره نحل، آیه 43) اگر نمىدانید از اهل ذكر سؤال كنید.
این آیه نمىفرماید: از هر عالمى سؤال كنید، بلكه مىفرماید: از عالمى سؤال كنید كه اهل ذكر باشد، یعنى یاد خدا باشد، پروا و تقواى الهى داشته باشد، نسبت به دانستهها و آموختههاى خود فراموشكار نباشد.
به گفته روایات، تقلید باید از عالمى باشد كه علاوه بر علم و آگاهى در بالاترین سطح، عادل نیز باشد و افكار، گفتار و رفتارش بر اساس هوا وهوس وتمایلات نفسانى نباشد.
ساختمانِ بدون پروانه و مجوّز قابل تخریب است مگر آنكه صاحبِ خانه آنگونه طراحى كرده باشد كه تصادفاً خانه او طبق مقرّرات مسئولین شهرسازى واقع شده باشد. عمل بدون تقلید نیز باطل است، جز آنكه این عمل مطابق فتواى مرجع تقلیدش باشد.
به عبارتی دیگر تقلید جاهل از جاهل را هیچ کس تأیید نمی کند. انگار کوری را عصا کش کوری دیگر کنند. ولیکن جاهل به سمت عالم کشیده شود مطلوب است. مثلاً ماشین کسی که خراب شده است، باید پیش چه کسی برود؟ پیش مکانیک.
در مباحث علمی هم همین شکل است. اگر خودت صاحب نظری که هیچ، اگر نیستی برو پیش یک عالم تا جوابت را بدهد. بیش از هر چیز دلیل عقلی دلیل تقلید است. مجتهد ده ها سال زحمت کشیده و زبان اهل بیت(علیهم السلام) و قرآن را یاد گرفته است. روایات ضعیف و قوی را می داند و دلالت روایات را می فهمد.
و تقلید در امور فرعیه جایز است.
پیامبر أعظم